دهی از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد، دارای 125 تن سکنه، آب آن از رود خانه بادین آباد، محصول آن غلات، توتون و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی آن جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج، دارای 124 تن سکنه، آب آن از رود خانه قره سو و سراب روانسر، محصول آن غلات، حبوبات، صیفی، لبنیات و چغندرقند است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد، دارای 125 تن سکنه، آب آن از رود خانه بادین آباد، محصول آن غلات، توتون و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی آن جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج، دارای 124 تن سکنه، آب آن از رود خانه قره سو و سراب روانسر، محصول آن غلات، حبوبات، صیفی، لبنیات و چغندرقند است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از بخش بوئین زهرا شهرستان قزوین، 153 تن سکنه دارد، محصول آن غلات، چغندر قند و نخود است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) دهی است از بخش نوبران شهرستان ساوه، 227 تن سکنه دارد و محصول آن غلات و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از بخش بوئین زهرا شهرستان قزوین، 153 تن سکنه دارد، محصول آن غلات، چغندر قند و نخود است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) دهی است از بخش نوبران شهرستان ساوه، 227 تن سکنه دارد و محصول آن غلات و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و جنوب رود خانه گاماسیاب، ناحیه ای است واقع در جلگه، سردسیر و دارای 250 تن سکنه، شیعه، لری و فارسی زبانند، آب آن از چشمه و رودخانه مشروب میشود، محصولات آنجا غلات و توتون است و اهالی به کشاورزی گذران میکنند، راه آن مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و جنوب رود خانه گاماسیاب، ناحیه ای است واقع در جلگه، سردسیر و دارای 250 تن سکنه، شیعه، لری و فارسی زبانند، آب آن از چشمه و رودخانه مشروب میشود، محصولات آنجا غلات و توتون است و اهالی به کشاورزی گذران میکنند، راه آن مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی بوده است از بخش شمیران در 12کیلومتری تجریش در سر راه تهران به دماوند که اکنون سکنه ای ندارد. در سالهای اخیر قنات آن به وسیلۀ سفارت آمریکا خریداری شده و با لوله ای آب آن را به سفارت خانه آمریکا می برند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی بوده است از بخش شمیران در 12کیلومتری تجریش در سر راه تهران به دماوند که اکنون سکنه ای ندارد. در سالهای اخیر قنات آن به وسیلۀ سفارت آمریکا خریداری شده و با لوله ای آب آن را به سفارت خانه آمریکا می برند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک، 14000گزی جنوب باختری فرمهین، 4000گزی راه مالرو عمومی. کوهستانی، سردسیر، سکنه 139 نفر شیعه، فارسی زبان. آب آن ازقنات. محصول آن غلات، بنشن، پنبه. شغل اهالی زراعت وگله داری. صناعت قالیچه بافی. راه مالرو، و در فصل خشکی اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک، 14000گزی جنوب باختری فرمهین، 4000گزی راه مالرو عمومی. کوهستانی، سردسیر، سکنه 139 نفر شیعه، فارسی زبان. آب آن ازقنات. محصول آن غلات، بنشن، پنبه. شغل اهالی زراعت وگله داری. صناعت قالیچه بافی. راه مالرو، و در فصل خشکی اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
قصبه ای است در ایالت میرات از ایالات شمال غربی هند، در 45 هزارگزی از جنوب غربی میرات، در ملتقای خط دهلی با خط آهنی که از لاهور به اﷲآباد میرود و 7365 تن سکنه دارد، (قاموس الاعلام ترکی)
قصبه ای است در ایالت میرات از ایالات شمال غربی هند، در 45 هزارگزی از جنوب غربی میرات، در ملتقای خط دهلی با خط آهنی که از لاهور به اﷲآباد میرود و 7365 تن سکنه دارد، (قاموس الاعلام ترکی)
دهی است از دهستان کذاب بخش خضرآباد شهرستان یزد که در2هزارگزی باختر خضرآباد و 8هزارگزی راه نوشان واقع شده است، کوهستانی و معتدل و مالاریاخیز است، تعداد سکنۀ آن 277 تن و آبش از قنات و محصولش غلات و شغل اهالی آن زراعت و صنایع دستی مردم آن کرباس بافی است، راههای فرعی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10) ده مخروبه ای است از بخش حومه شهرستان نایین، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
دهی است از دهستان کذاب بخش خضرآباد شهرستان یزد که در2هزارگزی باختر خضرآباد و 8هزارگزی راه نوشان واقع شده است، کوهستانی و معتدل و مالاریاخیز است، تعداد سکنۀ آن 277 تن و آبش از قنات و محصولش غلات و شغل اهالی آن زراعت و صنایع دستی مردم آن کرباس بافی است، راههای فرعی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10) ده مخروبه ای است از بخش حومه شهرستان نایین، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 6هزارگزی شمال باختری اردل و یکهزارگزی جادۀ کوهرنگ واقع است، سکنۀ آن 33 تن است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 6هزارگزی شمال باختری اردل و یکهزارگزی جادۀ کوهرنگ واقع است، سکنۀ آن 33 تن است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان سبزواران، بخش مرکزی شهرستان جیرفت. دارای 245 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و برنج است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان سبزواران، بخش مرکزی شهرستان جیرفت. دارای 245 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و برنج است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. در 2هزارگزی شمال باختری الشتر و 2هزارگزی شمال باختر شوسۀ خرم آباد به الشتر واقع، جلگه و سردسیر و مالاریایی است و 110 تن سکنه دارد. آب آن از رود امیری تأمین میشود. محصولاتش غلات، برنج، حبوبات، لبنیات و پشم است اهالی آن به کشاورزی و گله داری مشغولند. راه آن مالرو است و مردم آن از طایفۀحسنوند میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. در 2هزارگزی شمال باختری الشتر و 2هزارگزی شمال باختر شوسۀ خرم آباد به الشتر واقع، جلگه و سردسیر و مالاریایی است و 110 تن سکنه دارد. آب آن از رود امیری تأمین میشود. محصولاتش غلات، برنج، حبوبات، لبنیات و پشم است اهالی آن به کشاورزی و گله داری مشغولند. راه آن مالرو است و مردم آن از طایفۀحسنوند میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
محمد بن داود العلوی، معاصر ناصرالدین خلجی (806- 956) شارح دیوان های انوری و خاقانی است، وی پیرو مذهب سنت و جماعت بود، شرح او بر دیوان انوری مملو از تکلفات بارد و حاکی از بی ذوقی و نداشتن انس با دواوین شعرا و عدم اطلاع از مبانی دستور زبان فارسی است، (از رسالۀ سیدجعفر شهیدی در شرح لغات علمی دیوان انوری و نقد شروح آن)، و رجوع به تاریخ ادبیات ایران تألیف صفا ج 2 ص 667 شود
محمد بن داود العلوی، معاصر ناصرالدین خلجی (806- 956) شارح دیوان های انوری و خاقانی است، وی پیرو مذهب سنت و جماعت بود، شرح او بر دیوان انوری مملو از تکلفات بارد و حاکی از بی ذوقی و نداشتن انس با دواوین شعرا و عدم اطلاع از مبانی دستور زبان فارسی است، (از رسالۀ سیدجعفر شهیدی در شرح لغات علمی دیوان انوری و نقد شروح آن)، و رجوع به تاریخ ادبیات ایران تألیف صفا ج 2 ص 667 شود
نام آبادیی است در شرق شهر کرمان در بن درسرآسیاب، و به بن دربالی آباد نیز معروف است، صاحب تاریخ کرمان (وزیری) گوید: بعلیاباد را این زمان باغ سرآسیاب گویند، (ص 86)، ظاهراً این آبادی منسوب است به ابوعلی بن الیاس حاکم کرمان که از جانب سامانیان بر این نواحی حکومت داشته است و به باعلی آباد تغییر صورت یافته و بعلی آباد شده و امروز مردم بالی آباد گویند، و رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 61 و 86 و 93 و 180 و 463 و فهرست تاریخ سلاجقۀ کرمان و مواهب الهی ص 120 شود، جمعی برهمن بمعنی وزیر در لغت هندی، (کلیله و دمنه)
نام آبادیی است در شرق شهر کرمان در بن درسرآسیاب، و به بن دربالی آباد نیز معروف است، صاحب تاریخ کرمان (وزیری) گوید: بعلیاباد را این زمان باغ سرآسیاب گویند، (ص 86)، ظاهراً این آبادی منسوب است به ابوعلی بن الیاس حاکم کرمان که از جانب سامانیان بر این نواحی حکومت داشته است و به باعلی آباد تغییر صورت یافته و بعلی آباد شده و امروز مردم بالی آباد گویند، و رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 61 و 86 و 93 و 180 و 463 و فهرست تاریخ سلاجقۀ کرمان و مواهب الهی ص 120 شود، جمعی برهمن بمعنی وزیر در لغت هندی، (کلیله و دمنه)
نام عده کثیر از قراء و از جمله، قریۀ مرکز بلوک میانولایت ولایت مشهد در خراسان، قریه ای از توابع سمنان که دارای معدن نفت است، قریه ای بجنوب غربی شاهرود، قریه ای کنار راه زاهدان به بیرجند میان بژده و شوکت آباد در 450368 گزی زاهدان، قریه ای کنار راه مشهد به کاریز میان سنگ بست و سعیدآباد در 42800 گزی مشهد، قریه ای کنار راه طهران بسمنان میان قشلاق و جعفرآباد در 114500 گزی طهران، قریه ای کنار راه طهران به شمشک میان رودک و اوشان در 39000 گزی طهران، قریه ای است در خوار، قریه ای کنار راه سنندج بهمدان میان شکوه آباد و تازآباد در 101700 گزی سنندج، قریه ای کنار راه ملایر بهمدان میان ملایر و مهرآباد در 4000 گزی ملایر، قریه ای کنار راه همدان و کرمانشاهان میان بیل وری و رحیم آباد، در 541000 گزی طهران، قریه ای بچهار فرسنگی کرمانشاهان، (مجمل التواریخ گلستانه صص 165 - 166)، قریه ای کنار راه بروجرد و خرم آباد میان عریان و احمدآباد در 461600 گزی طهران، قریه ای بجنوب غربی عراق، قریه ای بمشرق کوه گیلویه، قریه ای کنار راه قم و اصفهان میان نی زار و دودهک در 201400 گزی طهران، قریه ای کنار راه اصفهان به خونسار میان ملک آباد و تیران در 38700 گزی اصفهان، قریه ای در ولایت اصفهان در بلوک برخوار که خربزۀ آن بخوبی مشهور است، قریه ای کنار راه آباده و شیراز میان خانه درویش و امیرآباددر 625700 گزی طهران، قریه ای به هفت فرسنگی مشرقی ده رم، (فارس نامه)، قریه ای به یک فرسنگ و نیمی شمال شرقی فتح آباد، (فارس نامه)، قریه ای در دوفرسنگی جنوب غربی اسپاس، (فارس نامه)، قریه ای به شمال شرقی طارم، (فارس نامه)، قریه ای به سه فرسنگی غربی نیریز، (فارس نامه)، قریه ای به یک فرسنگ و نیمی شمال شرقی تل ّ بیضا، (فارس نامه)، قریه ای در دو فرسنگی شمال شرقی جهرم، (فارس نامه)، قریه ای میان کرمان و بندر عباس، قریه ای بمشرق فارس، قریه ای بشمال مزایجان نزدیک محمدآباد، قریه ای کنار راه سیرجان و بندرعباس میان نیزار و گهگان در 1339600 گزی طهران، ناحیه ای از نواحی آمل، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 113)، ناحیه ای از نواحی استرآباد و قنات بازید، که نصف آنرا، در سنۀ 1155 هجری قمری میرزا محمدباقر نامی وقف مسجد محلۀ دباغان استرآباد کرده است، در آنجاست، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 40 ع و ص 75)، ناحیه ای از نواحی کولباد که در دو میلی شمال ’اسپ و نیزه’ است، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 65)، ناحیه ای از نواحی کتول، در استرآباد، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 128)، یکی از قراء شاه کوه استرآباد، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 126)
نام عده کثیر از قراء و از جمله، قریۀ مرکز بلوک میانولایت ولایت مشهد در خراسان، قریه ای از توابع سمنان که دارای معدن نفت است، قریه ای بجنوب غربی شاهرود، قریه ای کنار راه زاهدان به بیرجند میان بژده و شوکت آباد در 450368 گزی زاهدان، قریه ای کنار راه مشهد به کاریز میان سنگ بست و سعیدآباد در 42800 گزی مشهد، قریه ای کنار راه طهران بسمنان میان قشلاق و جعفرآباد در 114500 گزی طهران، قریه ای کنار راه طهران به شمشک میان رودک و اوشان در 39000 گزی طهران، قریه ای است در خوار، قریه ای کنار راه سنندج بهمدان میان شکوه آباد و تازآباد در 101700 گزی سنندج، قریه ای کنار راه ملایر بهمدان میان ملایر و مهرآباد در 4000 گزی ملایر، قریه ای کنار راه همدان و کرمانشاهان میان بیل وری و رحیم آباد، در 541000 گزی طهران، قریه ای بچهار فرسنگی کرمانشاهان، (مجمل التواریخ گلستانه صص 165 - 166)، قریه ای کنار راه بروجرد و خرم آباد میان عریان و احمدآباد در 461600 گزی طهران، قریه ای بجنوب غربی عراق، قریه ای بمشرق کوه گیلویه، قریه ای کنار راه قم و اصفهان میان نی زار و دودهک در 201400 گزی طهران، قریه ای کنار راه اصفهان به خونسار میان ملک آباد و تیران در 38700 گزی اصفهان، قریه ای در ولایت اصفهان در بلوک برخوار که خربزۀ آن بخوبی مشهور است، قریه ای کنار راه آباده و شیراز میان خانه درویش و امیرآباددر 625700 گزی طهران، قریه ای به هفت فرسنگی مشرقی ده رم، (فارس نامه)، قریه ای به یک فرسنگ و نیمی شمال شرقی فتح آباد، (فارس نامه)، قریه ای در دوفرسنگی جنوب غربی اسپاس، (فارس نامه)، قریه ای به شمال شرقی طارم، (فارس نامه)، قریه ای به سه فرسنگی غربی نیریز، (فارس نامه)، قریه ای به یک فرسنگ و نیمی شمال شرقی تل ّ بیضا، (فارس نامه)، قریه ای در دو فرسنگی شمال شرقی جهرم، (فارس نامه)، قریه ای میان کرمان و بندر عباس، قریه ای بمشرق فارس، قریه ای بشمال مزایجان نزدیک محمدآباد، قریه ای کنار راه سیرجان و بندرعباس میان نیزار و گهگان در 1339600 گزی طهران، ناحیه ای از نواحی آمل، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 113)، ناحیه ای از نواحی استرآباد و قنات بازید، که نصف آنرا، در سنۀ 1155 هجری قمری میرزا محمدباقر نامی وقف مسجد محلۀ دباغان استرآباد کرده است، در آنجاست، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 40 ع و ص 75)، ناحیه ای از نواحی کولباد که در دو میلی شمال ’اسپ و نیزه’ است، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 65)، ناحیه ای از نواحی کتول، در استرآباد، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 128)، یکی از قراء شاه کوه استرآباد، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 126)
دهی است کوچک از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهر کرد، واقع در 26 هزارگزی باختر بروجن و متصل براه عمومی، سکنۀ آنجا 74 تن، مذهب آنها شیعه و زبانشان فارسی است، آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن جا مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است کوچک از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهر کرد، واقع در 26 هزارگزی باختر بروجن و متصل براه عمومی، سکنۀ آنجا 74 تن، مذهب آنها شیعه و زبانشان فارسی است، آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن جا مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از بخش شهریار شهرستان تهران است واقع در 6 هزارگزی علیشاه عوض، کنار راه فرعی تهران و علیشاه عوض میباشد. محلی است واقع در جلگه و هوایش معتدل است، سکنه 75 تن و زبانشان فارسی است. آب آنجا از قنات و محصولات، غلات و بنشن و چغندرقند است شغل اهالی زراعت و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی از بخش شهریار شهرستان تهران است واقع در 6 هزارگزی علیشاه عوض، کنار راه فرعی تهران و علیشاه عوض میباشد. محلی است واقع در جلگه و هوایش معتدل است، سکنه 75 تن و زبانشان فارسی است. آب آنجا از قنات و محصولات، غلات و بنشن و چغندرقند است شغل اهالی زراعت و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است از دهستان شهرمیان بخش مرکزی شهرستان آباده. در 36هزارگزی باختر اقلید نزدیک راه فرعی ده بید به خسروشیرین در جلگه واقعست. هوایش سرد و جمعیتش 50 تن میباشد. آبش از رود خانه شادکام و قنات و محصولش غلات، حبوبات و شغل مردمش زراعت و راهش فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی است از دهستان شهرمیان بخش مرکزی شهرستان آباده. در 36هزارگزی باختر اقلید نزدیک راه فرعی ده بید به خسروشیرین در جلگه واقعست. هوایش سرد و جمعیتش 50 تن میباشد. آبش از رود خانه شادکام و قنات و محصولش غلات، حبوبات و شغل مردمش زراعت و راهش فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان رودشت بخش کوهپایۀ شهرستان اصفهان در 31هزارگزی جنوب باختری کوهپایه و 15هزارگزی راه فرعی ورزنه به اصفهان، جلگه، معتدل، سکنۀ آن 71 تن است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان رودشت بخش کوهپایۀ شهرستان اصفهان در 31هزارگزی جنوب باختری کوهپایه و 15هزارگزی راه فرعی ورزنه به اصفهان، جلگه، معتدل، سکنۀ آن 71 تن است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
دهی است از دهستان تل بزان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در ده هزارگزی جنوب خاوری مسجدسلیمان کنار راه شوسه شرکت نفت واقع است منطقه ای است کوهستانی، گرمسیر با 180 تن سکنه، آبش از لولۀ شرکت نفت، محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و کارگری شرکت نفت و گله داری است، راهش اتومبیل رو و دارای چاه نفت می باشد، ساکنین از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان تل بزان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در ده هزارگزی جنوب خاوری مسجدسلیمان کنار راه شوسه شرکت نفت واقع است منطقه ای است کوهستانی، گرمسیر با 180 تن سکنه، آبش از لولۀ شرکت نفت، محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و کارگری شرکت نفت و گله داری است، راهش اتومبیل رو و دارای چاه نفت می باشد، ساکنین از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار است که 753 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، سماروغ، نوعی از خاک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
دهی از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار است که 753 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، سماروغ، نوعی از خاک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان حسین آباد بخش دیوان درۀ شهرستان سنندج که در 6 هزارگزی شمال حسین آباد بر کنار راه شوسۀ فعلی سنندج به سقز واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 360 تن سکنه، آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و توتون و حبوبات و لبنیات و صیفی و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان حسین آباد بخش دیوان درۀ شهرستان سنندج که در 6 هزارگزی شمال حسین آباد بر کنار راه شوسۀ فعلی سنندج به سقز واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 360 تن سکنه، آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و توتون و حبوبات و لبنیات و صیفی و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کراب بخش حومه شهرستان سبزوار که در 37 هزار و پانصد گزی شمال باختری شهرستان سبزوار واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 662 تن سکنه، آب آنجا از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بن شن و پنبه و شغل مردمش زراعت و کرباس بافی و راهش مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کراب بخش حومه شهرستان سبزوار که در 37 هزار و پانصد گزی شمال باختری شهرستان سبزوار واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 662 تن سکنه، آب آنجا از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بن شن و پنبه و شغل مردمش زراعت و کرباس بافی و راهش مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام آبادی است نزدیک کرمان که ایجاد آن منسوب به ابوعلی بن الیاس حاکم زمان سامانی در کرمان است. رجوع شود به به علیاباد و همچنین به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص قیا - 61- 86- 93- 180- 463
نام آبادی است نزدیک کرمان که ایجاد آن منسوب به ابوعلی بن الیاس حاکم زمان سامانی در کرمان است. رجوع شود به به علیاباد و همچنین به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص قیا - 61- 86- 93- 180- 463
دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس که در شش هزارگزی باختر طبس واقع شده است، جلگه و گرمسیر و دارای چهل تن سکنه است، بوسیلۀ قنات آبیاری میشود و محصول عمده آن غلات و پنبه است، راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس که در شش هزارگزی باختر طبس واقع شده است، جلگه و گرمسیر و دارای چهل تن سکنه است، بوسیلۀ قنات آبیاری میشود و محصول عمده آن غلات و پنبه است، راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
ظاهراً محله ای بوده است به غزنین گویا طرب آباد دهلی به تقلید از آن به این نام خوانده شده است، رجوع به سفرنامۀ ابن بطوطه حاشیۀ ص 432 و تاریخ بیهقی چ فیاض حاشیۀ ص 7 شود: و همه فقها و اعیان و عامه آنجا رفتند به تهنیت وفوج فوج مطربان شهر و بوقیان شادی آباد به جمله با سازها به خدمت آنجا آمدند، (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 7) موضعی است در تبریز و مولد قطران شاعر معروف قرن پنجم هجری است: خدمت تو هم بشهر اندر کنم بر جای غم گرچه ایزد جان من در شادی آباد آفرید، قطران، (از تاریخ ادبیات در ایران، تألیف صفا ج 2 ص 421)
ظاهراً محله ای بوده است به غزنین گویا طرب آباد دهلی به تقلید از آن به این نام خوانده شده است، رجوع به سفرنامۀ ابن بطوطه حاشیۀ ص 432 و تاریخ بیهقی چ فیاض حاشیۀ ص 7 شود: و همه فقها و اعیان و عامه آنجا رفتند به تهنیت وفوج فوج مطربان شهر و بوقیان شادی آباد به جمله با سازها به خدمت آنجا آمدند، (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 7) موضعی است در تبریز و مولد قطران شاعر معروف قرن پنجم هجری است: خدمت تو هم بشهر اندر کنم بر جای غم گرچه ایزد جان من در شادی آباد آفرید، قطران، (از تاریخ ادبیات در ایران، تألیف صفا ج 2 ص 421)
دهی است از دهستان میانکوه بخش مهریز شهرستان یزد که در 18 هزارگزی باختر مهریز و22 هزارگزی راه شوسۀ یزد به انار واقع است، ناحیه ایست کوهستانی با آب و هوای معتدل و 485 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و صیفی و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی وراهش فرعی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان میانکوه بخش مهریز شهرستان یزد که در 18 هزارگزی باختر مهریز و22 هزارگزی راه شوسۀ یزد به انار واقع است، ناحیه ایست کوهستانی با آب و هوای معتدل و 485 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و صیفی و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی وراهش فرعی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)